یک کمونیست مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد.
هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسایل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه؟
مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا
بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمهاش همیشه همراهمه…
مامور گمرک گفت درسته آقا، بفرمایید.
در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از کمونیست پرسید: این چیه؟
مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانهای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمهاش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.
مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید
چند روز بعد که کمونیست توی خونهاش همه فامیل را دعوت کرد.
پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید و پرسید: این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه. بپرس این چیه؟ این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم!!
سیاست یعنی همین:
سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی ...
┏━━━🍃🍂━━━┓
« رونوشت از @jomelat_Nab »
┗━━━🍂🍃━━━┛