۱۰۸ مطلب با موضوع «متن زیبا» ثبت شده است

فرهنگ یعنی

فرهنگ یعنی: بدون اجازه کسی از او فیلم و عکس نگیریم.

 

فرهنگ یعنی: میزان درآمد و حقوق دیگران به ما ربطی ندارد.

 

فرهنگ یعنی: کسی تو گوشی خود عکسی به ما نشان داد، عکس های قبلی و بعدیش را نبینیم.

 

فرهنگ یعنی: تا در جمعی نشستی سریع دو تا اصطلاحی را که در یک کتاب خوانده ای ، به رخ دیگران نکشی.

 

فرهنگ یعنی: خودت را صاحب نظر ندانی تا رسیدی به کسی در مورد مدل مو و رنگ مو آرایشش و چاقی و لاغری او نظر دهی.

 

فرهنگ یعنی: لهجه و فرهنگ دیگران را مسخره نکنیم.

 

فرهنگ یعنی: تا از خونه کسی بیرون آمدیم و در را بستیم، شروع نکنیم به بدگویی و غیبت از میزبان.

 

فرهنگ یعنی: دوست هایت را مقابل جنس مخالف ضایع نکنی.

 

فرهنگ یعنی: از چشمی درب خانه مان رفت و آمد همسایه ها را چک نکنیم.

 

فرهنگ یعنی: تا کسی برایمان کادو خرید، سریع قیمت آن را در نیاوریم.

 

فرهنگ یعنی: رعایت نکردن قوانین نشانه زرنگی ما نیست.

 

به خاطر خودمان و نسل بعدمان فرهنگ سازی کنیم و زندگی را زیبا بسازیم و از لحظاتمان لذت ببریم.


Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۱۹ تیر ۹۴

    بیت آخر

    چه سخت است در جمع بودن / ولی در گوشه ای تنها نشستن

    به چشم دیگران چون کوه بودن / ولی در خود به آرامی شکستن...

     

    امشب قراره که

    با خاطرات تو

    بازم بشینم و

    باز درد و دل کنم

    با کاغذای شعر

    صبحو ببینم و 

    غرق خودم بشم

    با قطره های اشک

    رو کاغذای خیس

     

    این بیته آخره

    اما همیشه شعر،

    پایان قصه نیست...

     

    بیت آخر - محسن یگانه


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۱۹ تیر ۹۴

    به سلامتی اون روز که خیلی دور نیست...

    از کسی که دلش گرفته نپرسید: چرا؟!

    آدم ها وقتی نمی‌توانند “دلیل ناراحتیشان” را بیان کنند دلشان می‌گیرد!

     

    به امید روزی که بهت خبر بدن امروز تشیع جنازشه.

    تو هم جا بخوری، بیای ببینی تنم رو سنگ غصالخونست...

     

    میگی پاشو شوخی کردم باهات. بابا هر چی تو بگی. نکن این کارا رو. تو که میدونی من از این شوخیا بدم میاد...

     

    اما ببینی دارن میشورنم و منم تکون نمی خورم. ببینی کفنو می پیچن دورم.

     

    میگی دروغه، داری شوخی میکنی، اما بیای سر خاکم ببینی گذاشتنم تو قبر. میگی پاشو دیوونه

    باشه هر چی تو بخوای

    هرچی تو بگی اما رو صورتمو باز میکنن، چشام بستس

    سنگو میذارن روم

    خاک میریزن

    داد میزنی زندس دیوونه ها داره شوخی میکنه نریزید خاک

     

    اما یکی بیاد دستتو بگیره، بگه

    اون روزی که بهت نیاز داشت، کجا بودی

    نه، شوخی نیست

    واقعیته

    آره واقعیته

    بزنی زیر گریه و دنیا جلو چشمات تیره و تار شه

     

    بگی امیدم رفت، اما دیگه خیلی دیره

    به سلامتی اون روز که خیلی دور نیست...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۳ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۱۹ تیر ۹۴

    پندهایی ارزشمند از زرتشت بزرگ در ۳۷۰۰ سال پیش

    1. آن‌چه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نیامده است رنج و اندوه مبر

    2. پیش از پاسخ دادن بیاندیش

    3. هیچ‌کس را تمسخر مکن

    4. نه به راست و نه به دروغ هرگز قسم مخور

    5. خود برای خود، همسر برگزین

    6. به ضرر کردن کسی خوشنود مشو

    7. تا جایی که می‌توانی، از مال خود داد و دهش نما

    8. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی

    9. از هرکس و هرچیز مطمئن مباش

    10. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی

    11. بی‌گناه باش تا بیم نداشته باشی

    12. سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

    13. با مردم یگانه باش تا سرآمد و مشهور شوی

    14. راستگو باش تا پایدار باشی

    15. فروتن باش تا دوست بسیار داشته باشی

    16. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

    17. نیک باش تا زندگانی به نیکی گذرانی

    18. دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی

    19. مطابق وجدان خود رفتار کن که کامروا شوی

    20. جوانمرد باش تا آسمانی باشی

    21. روان خود را به خشم و کینه آلوده مساز

    22. هرگز ترشرو و بدخو مباش


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۱۹ تیر ۹۴

    ببخشید اشتباه شد...

    ✘یه شب که خیلی دلتنگش بودم بالشمو بغل کرده بودم ✘

    ✘داشتم خاطراتمونو مرور می‌کردم...✘

    ✘با خودم گفتم ✘کجاس؟✘ ✘چی پوشیده؟✘

    ✘به عکساش خیره شدم...✘

    ✘دیدم پیام دارم...✘

    ✘نگاه کردم خواستم نخونده پاک کنم چون حوصله‌ی هیچکی رو نداشتم...✘

    ✘اما تا چشمم به فرستنده خورد درجا خشکم زد...✘

    ✘چند بار اسمشو خوندم...✘

    ✘تمام خاطراتش اومد جلو چشمم...✘

    ✘حتی آخرین حرفش که بهم گفت هری...✘

    ✘خواستم پاک کنم اما چشمم به متنش افتاد...✘

    ✘نوشته بود «دوست دارم دیوونه»...✘

    ✘لحنش مثل همون موقعا بود...✘

    ✘با این حرفش تمام گذشته رو فراموش کردم ...✘

     

    ✘نوشتم «منم دوست دارم عشقم»✘

    ✘با لبخند اومدم دکمه ی ارسال وبزنم...✘

    ✘نوشت☜«ببخشید اشتباه شد»☞✘


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴

    سکوت، سکوت و سکوت...

    ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ؛ ﺑﺪﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ!

    ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ؛ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ، ﮐﺞ‌ﻓﻬﻤﯽ‌ﻫﺎ، ﺳﻮء ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ!

     

    ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪﻡ، ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﻨﻨﺪ.

     

    ﻭﻗﺖ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺻﺮﻑ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ، ﺭﻓﻊ ﺳﻮﺀ ﺗﻔﺎﻫﻢ، ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢ؛ ﻣﻦ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﯿﺴﺘﻢ!

    ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...

     

    ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎ ...

    ﻣﻮﺿﻌﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﺎﻥ.

    ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ!

     

    ﺗﺎﺯﮔﯽ‌ﻫﺎ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﯽ‌ﻣﻬﺮﯼ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﻻﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ؛ ... ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﮐﻮﺭ ﻭ ﮐﺮ ...! ﮐﻪ ﻧﻪ می‌بینم، ﻧﻪ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ ...

     

    ﺩﯾﮕﺮ، ... ﻧﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ... .

     

    ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ. ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ خواست بگوید ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨﺩ ... ﺑﯽﺧﯿﺎﻝ ...

     

    می‌روم ﺩﺭ ﻻﮎ ﺧﻮﺩﻡ، ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ.

     

    ﻣﺎﻫﯽﻫﺎ ﻧﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ!!!

    ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻗﯿﺪ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ... ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺷﺎﻥ، ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴

    دخترک

    روسریت را سفت ببند!

    لباس هایت پوشیده باشد...!

    آرایش نکن...!

    اگر راه دارد زیبا هم نباش...!

     

    دخترک!

    پنهان کن خویش را...!

    این‌جا "ایران" است!

    در دانشگاه هزاران خواستگار داری، ولی تنها خواستار یک شب اند...

    درخیابان صدها راننده ی شخصی داری، اما مقصد همه یک مکان خالیست و بس...

    کمی که فکر کنی لرزه بر بدنت می افتد...

     

    دخترک!

    اینجا چشم ها گرسنه تر از معده هاست...

    سیراب شدن چشم ها خیال باطل است...

    از دید مردم این‌جا

    اگر زیبا باشی "هرزه ای" ...

    اگر خوش لباس باشی "فاحشه ای" ...

    اگر اجتماعی باشی "خرابی"...

    اگر سرد باشی لابد قیمتت بالاست!

    به هر حال تو خریدنی هستی خواه نرخ کم خواه نرخ زیاد!

     

    دخترک!

    این‌جا زن بودن دل شیر می‌خواهد...

    این‌جا باید "مرد" باشی تا بتوانی "زن" بمانی...


    Sam

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • چهارشنبه ۱۷ تیر ۹۴

    بیاور قطره ی اخلاص، دریا کردنش با من...

    اونی که باس به ما می‌رسید، رسید… شما ندو… نمیرسی…

    N2Nmrsi

     

    هر ردپای آهویی را که دیدی دنبال نکن...

    این روزها زیادند گرگ هایی که با کفش آهو راه می‌روند!

     

    دروغ بگو تا باورت کنند

    آب زیر کاه باش تا بهت اعتماد کنند

    بی غیرت باش تا آزادی حس کنند

    خیانت هایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند

    کذب بگو تا عاشقت شوند

    هرچه نداری بگو دارم هرچه داری بگو بهترینش را دارم

    اگه ساده ای ، اگه راستگویی ، اگه باوفایی ، اگه با غیرتی اگه یکرنگی بدان که همیشه تنهایی رفیق …

     

    مشکل ﺩﻧﯿﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻓﻬﯿﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺩﯾﺪﻧﺪ

    اما

    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﺣﻤﻖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ !

     

    شاهی برای سرگرمی خود بازی ساخت که همه بر سنگ ترازو روند و هر کس که وزنش کمتر بود کشته شود.

    از بخت بدم منو یارم رو به روی هم افتادیم.

    من برای اینکه یارم زنده بماند ده روز غذا نخوردم.

    روز مسابقه خود را سبک گرفتم،

    غافل از اینکه یارم به پاهایش وزنه وصل کرده بود…

     

    در دنیای ما شغال‌ها وکفتارها توبه کرده اند...

    لاشخورها لاشخوری نمی کنند!

    اما

    امان از آهوهای تازه به دوران رسیده...

     

    ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺷﮏ‌ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﺒﺎﺵ!

    ﺍﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ ﺑﺘﺮﺱ ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﺷﮏ‌ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺗﻮﺳﺖ

     

    من درگذشته ام در گذشته ام!

     

    خداوندا…!

    قسمتت و حکمتت بماند برای آن‌هایی که درکش می‌کنند!

    برای من نفهم

    فقط معجزه کن...

     

    If you want to make an apple pie from scratch,

    You must first create the universe.

     

    My plan is to forgive and forget:

    Forgive myself from being stupid

    &

    Forget you ever existed...

     


    삼 - 사먄덱 - 시나 모라삼

    Sina Moradi

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴

    انتظار

    چه انتظار تلخ و چه حس بدی

    مترسکی که برای تنها نبودن

    منتظر کلاغ هاست

     

    زندگی غمکده ای بیش نبود

    بهر ماجز غم و تشویش نبود

    به کدام خاطره اش خوش باشیم

    که کدام خاطره اش نیش نبود

     

    چقدر دلم تمام شدن می خواهد

    از آن تمام شدن هایی که بشود نقطه سرِخط و آنگاه دیکته تمام شود

    و

    من دیگر آغاز نشوم!

     

    گفتم غم تو دارم چیزی نگفت و بگذشت

    حافظ خوشا به حالت یارم گذشت و یارت گفتا غمت سرآید...


    (پیشنهاد می کنم آهنگ محسن یگانه با نام انتظار را حتما گوش کنید.)


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴

    من می‌میرم...

    من می‌میرم...

     

    اما مرگ من، مرگ زندگی من نیست...

     

    مرگ من انتقامی است که زندگی من از جعل کننده ی نام خودش می‌گیرد...

     

    من می‌میرم تا زندگی زیر دست و پای مرگ نمیرد...

     

    مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی خواهد بمیرد!


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴
    در این وبلاگ جملات و داستان‌های کوتاه، اشعار تاثیرگذار عاشقانه و فلسفی قرار می‌گیرد :-)
    اگه دنبال آموزش و اخبار کامپیوتر و تکنولوژی و ... هستین به سایت Samiantec.ir سر بزنید.
    آرشیو مطالب
    پیوندهای روزانه