به سلامتی اون زندانی که به مادرش گفت قراره فردا برای چند روز از زندان آزاد بشم. مادر میخوام فرار کنم ازین مملکت ...
گذشت سالها! نه زنگی زد نه ازش خبری اومد ...!
مادرش تو دله خودش گفت حیف چند سال زحمتم ببین چند ساله یه خبری از ما نمیگیره ...!!!
همون روزا که مادر دل تنگ پسرش شده بود رفت پیش رئیس زندان و گفت این مشخصات پسرمه ببین چند سال از زندان رفته یا نه؟!؟!
رئیس زندان نگاهی به شناسنامش کرد و گفت این زندانی ۷ سال پیش اعدام شده ...!!!
مادرش بغض کرد و گفت شاید اشتباه میکنید...
رئیس زندان گفت نه مادر جان، این تنها زندایی که هیچوقت از یادم نمیره. هیچکس نیومد جنازشو تحویل بگیره، مامورای شهرداری خاکش کردن ...!!!
سلامتی همه کسایی که حاضرن بمیرن اما کسی رو ناراحت نکنن ...!!!