بعد از این عشق به هر عشق جهان میخندم
هرکه آرد سخن عشق به میان میخندم
من از آن روز که دلدارم رفت
به هوسبازی این بیخبران میخندم
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشتست به آن میخندم
بعد از این عشق به هر عشق جهان میخندم
هرکه آرد سخن عشق به میان میخندم
من از آن روز که دلدارم رفت
به هوسبازی این بیخبران میخندم
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشتست به آن میخندم
پرسیدند: چگونه میتوان به میزان عقل کسی پیبرد؟
جواب داد: از حرفی که میزند.
دوباره پرسیدند: اگر چیزی نگفت چه؟
جواب داد: هیچ کس آن قدر عاقل نیست که همیشه سکوت کند!
چــه لــَحظـه ے دردآوریــه ...
اون لـَحــظه کـه میپـُرسـه خوبــے ؟
پـَنـج خـَط تـایپ میکـُنے ولــے بجـاے
" Enter "
هــَمـه روپـاکـــ میکـُنـے ومینـِویسـے خوبـَم ... تـوچــطورے ؟ٔ
پدری با پسری گفت به قهر:
که تو آدم نشوی جان پدر!
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بیخبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگى گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افکند به سراپای پدر
گفت: گفتی که تو آدم نشوی!
تو کنون حشمت و جاهم بنگر!
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر
«جامی»
هرکس بد من به خلق گوید!
خب گفته که گفته، نوش جانم
شاید که بدی بدیده در من
من خوب و بد خودم ندانم
هر کس بد من به خلق گوید
گر حق بُوَد آن جدل ندارد
ور حق نبود چه باک باشد؟!
زیرا به گناه خود فزاید
هرکس بد من به خلق گوید
حرف و سخنش بود برم باد
بگذار که با همین سخنها
دلخوش بود و همیشه دلشاد
هرکس بد من به خلق گوید
هرگز نکنم ملامت او
خواهم ز خدای مهربانم
خوشبختی او، سلامت او
هر کس بد من به خلق گوید
باشد، که بدی شود ز من دور
بد تر ز بد آن بود عزیزان
در دیدن عیب خود شوم کور
هر کس بد من به خلق گوید
ما سینه ی او نمیخراشیم
من خوبی او به خلق گویم
تا هر دو دروغ گفته باشیم ...!!!
یارو تو جاده تصادف کرد همش میزد تو سرش که ماشینم داغون شد!
.
.
.
.
.
.
أفسره بهش گفت بدبخت حرص ماشینتو نخور، دستت از مچ قطع شده!!
نگاه کرد و گفت:
یاحضرت عباس ساعتم کو؟؟
حال”دلقک” چقدر ”دردناک” بود ...
وقتی که برای تهیه ی پول ”دفن” “مادرش” ...
باید شادترین برنامه را ...
اجرا میکرد ... !