۹۷ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

گاهی باید رفت، بی‌نهایتِ عشق

عشقم یک سیلی زد و گفت: تو بهم خیانت کردی!!!

گفتم: تو هم بکن...‌

چند ماهی گذشت...

سوار ماشین عروس دیدمش خیلی خوشگل شده بود...

با خنده  اومد طرفمو گفت:  دیدی منم تونستم...!!!

سیر دل نگاهش کردم گفتم مبارکه، اشک تو چشام جمع شده بود خندیدم و رفتم...

بعد یه ماه نمی‌دونم کی بهش گفته بود

 تو بیمارستان بستری بودم

فهمید سرطان دارم...!!!

اومد ملاقاتمو و گفت: خیلی بی معرفتی...

چرا این کارو  کردی؟!!!

بهش گفتم: من تو عروسیت خندیدم،

ولی تو توی ختمم گریه نکن...

گاهی دلیل کم محلی ها، نه گفتن ها  و  رها کردن ها شاید چیزی نباشد که تو فکر میکنی...

گاهی باید رفت در بی‌نهایتِ عشق

تنها برای *"عشقت"*


Sina Moradi

  • نظرات [ ۳ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۲۷ تیر ۹۴

    این مشکل تو است...

    موشی تله موشی را در خانه صاحب مزرعه دید!

    به مرغ گوسفند و گاو خبر داد.

    همه گفتند این مشکل تو است...

    ماری در تله افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید.

    از مرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفند را برای عیادت کنندگان کشتند و گاو را برای مجلس ترحیمش سر بریدند.

    ودر تمام این مدت موش فقط از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۲۷ تیر ۹۴

    بنیامین بهادری


    بنیامین بهادری خواننده‌ی موسیقی پاپ کشورمان در ۱۸ شهریور ۱۳۶۱ در تهران متولد شد. 


    وی از کودکی علاقه بسیاری به فراگیری موسیقی داشت. ۱۶ ساله بود که به شعر و موسیقی روی آورد در سن ۱۹ سالگی به فراگیری گیتار پرداخت و قبل از شروع به کار حرفه‌ای به مداحی می‌پرداخت و سپس به صورت حرفه‌ای آهنگ سازی را شروع کرد در این مدت در چند آهنگ و ترانه با خوانندگان دیگر موسیقی پاپ همکاری داشت و یک آلبوم به نام گلهای رنگین کمان برای کودکان ساخته و سرانجام با آلبوم ۸۵ خوانندگی را بصورت حرفه‌ای آغاز کرد.

    "بنیامین 85"
    اولین اثر رسمی بنیامین آلبوم ۸۵ نام داشت. این آلبوم که به صورت اتفاقی توسط تنظیم کننده ی آلبوم لو رفت، با ترانه "دنیا دیگه مثل تو نداره" که با نام خاطره‌ها در آلبوم قرار داشت، شروع شد. شاعر ترانه‌های این آلبوم سید فرید احمدی و تنظیم اثر عهده نیما وارسته بود. این آلبوم شامل ۱۰ قطعه بود که قطعه "دختر آفتاب" از آن حذف شد.

    "بنیامین 88"
    دومین اثر بنیامین بهادری که پس از کش و قوس‌های فراوان و بعد از این‌که ۱۰ بار به تعویق افتاد، بالاخره در ۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ منتشر شد. طبق روال آلبوم قبلی نام این آلبوم هم ۸۸ گذاشته شد و در همان روزهای اول توجه همگان را به خود جلب کرد. بنیامین ۸۸ در عرض یک هفته توانست به رکورد فروش ۵۰۰ هزار نسخه‌ای دست پیدا کند که در نوع خود و در ایران که اکثر مخاطبان آهنگ‌ها را از اینترنت دانلود می‌کنند، یک فروش قابل توجه است. در مصاحبه ی منتشر شده از بنیامین در اردیبهشت ۱۳۸۹، علی‌رغم اینکه وی آلبوم ۸۸ را یک آلبوم کاملاً حرفه‌ای قلمداد می‌کند، اما آلبوم ۸۵ را به مراتب موفق‌تر و بهتر ارزیابی کرده است .این آلبوم ۱۷ قطعه دارد و انتشار آن به طور همزمان در ایران و آمریکا انجام شد. انتشار آن را دو شرکت هنری به نام‌های آوای نکیسا (توزیع‌کننده در ایران) و ترانه شرقی (توزیع کننده در آمریکا) بر عهده داشتند. شاعر ترانه‌های این آلبوم سید فرید احمدی و تنظیم بر عهده پیام شمس بود. آهنگسازی این آلبوم نیز توسط بنیامین صورت گرفته است.

    *** تور کنسرت های بنیامین
    بنیامین از شهریور ۱۳۸۹ به مدت دو ماه و نیم در کشورهای آمریکا و کانادا به اجرای کنسرت پرداخت که اولین نوبت برگزاری کنسرت وی در شهر لس‌آنجلس بود. شهرهای بعدی که می‌بایست بنیامین در آن‌ها به اجرای کنسرت می‌پرداخت عبارت بودند از: واشنگتن، نیویورک، دالاس، سندیگو، شیکاگو و بعد از ۳ هفته استراحت، در شهرهای تورنتو، مونترال و ونکوور. در این تور به دلیل هزینه ی بالای اعزام و اسکان نوازنده در آمریکا و همچنین مشکلات احتمالی روادید برای گروه همراه، از اعزام نوازنده ی ایرانی خودداری شد و در عوض از نوازندگان آمریکایی کمک گرفته شد. اجرای این کنسرت با مخالفت‌هایی از جانب چندین شبکه تلوزیونی فارسی زبان لس‌آنجلس و گروه های اوپوزوسیون مقیم آمریکا همراه شد. با این وجود در تالار لس‌آنجلس و با حضور ۶۰۰۰ ایرانی، اولین اجرای بنیامین انجام شد. در مقابل سالن اجرای کنسرت نیز عده‌ای از مخالفان اجرای کنسرت اقدام به دادن شعار و اغتشاش کردند که با واکنش پلیس لس آنجلس مواجه شدند. همچنین در شبکه‌های خارجی از اینکه بنیامین در داخل ایران در مدح امام زمان می‌خواند و در خارج نیز اقدام به اجرای کنسرت همراه با استقبال ایرانیان مقیم انجام می‌دهد، انتقاد شده است.

    او همچنین در دو مرحله در شهرها و کشورهای مختلف اروپا از قبیل کلن، لندن، استکهلم، امستردام، هامبورگ و... وهمچنین در قاره استرالیا و تاجیکستان، مالزی و دوبی به اجرا کنسرت پرداخته‌است.

    *** حضور در جشنواره بیست و هفتم موسیقی فجر
    بنیامین بهادری در بیست و هشتمین شب از بهمن ماه سال 1390 در بخش پاپ جشنواره بیست و هفتم موسیقی فجر حاضر شد و با ارکستری به رهبری علی منصوری شبی سرشار از خاطره و هیجان را برای هوادارانش رقم زد.

    بنیامین در این کنسرت منتخبی از قطعه های دو آلبوم "بنیامین 85" و "بنیامین 88" را روی صحنه برد.

    *** آخرین کنسرت شهر تهران
    بنیامین در یازدهمین شب از آبان سال 1391 آخرین کنسرت خود را پیش از انتشار آلبوم جدیدش در شهر تهران برگزار کرد که تزئین صحنه با درخت هایی از جنس پاییز یکی از جذاب ترین اتفاقات این اجرا بود.

    *** جدایی از محسن رجب پور
    بنیامین بهادری چندی پس از برگزاری آخرین کنسرت خود پیش از انتشار آلبوم جدید از محسن رجب پور تهیه کننده و مدیر برنامه اش جدا شد.

    ***پر کشیدن "نسیم" بنیامین
    نسیم حشمتی همسر بنیامین بهادری در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۲ در حال رانندگی در یکی از خروجی‌های اتوبان همت دچار سانحه تصادفی شد که در این سانحه رانندگی آسیبی به بنیامین بهادری و دختر ۲ ساله اش" بارانا " وارد نشد اما نسیم همسر وی که پشت فرمان ماشین بود جان خود را از دست داد.

    ***"یه خونه" برای نسیم و بنیامین
    پس از درگذشت نسیم و در حالی که چهلمین روز در گذشت او مصادف با سالروز تولدش بود، بنیامین به یاد او آهنگی با عنوان "یه خونه" را اجرا کرد که اسم نسیم در آن به کار برده شده است: "آی نسیم، آهای نسیم، نگو که دیگه به هم نمی رسیم".



    *** و سرانجام ,انتشار "بنیامین 93" در سکوت خبری

     برای نخستین بار بنیامین در پوستر آلبومش از تصویری دختر کوچکش  به نام "بارانا" هم استفاده کرده که همین انتخاب باعث شده پوستر این آلبوم پوستری خاص و ویژه شود.
     
    در این آلبوم «فرید احمدی» و «نیما وارسته» و «علی منصوری» با بنیامین همکاری داشته‌اند و این خواننده ملودی‌های آلبومش را خودش ساخته است.

    این آلبوم در دوازده قطعه به نام‌ها: « قهوه، جادوگر گیسو، مدار، دوباره چشمات، هفته عشق، دست نگه دار، عشق داغ من، یه خونه، فقط شبیه خودتی، گل یاس 2، آشوب، عشق در روز قیامت»، به تهیه کنندگی موسسه «آوای هنر» منتشر شده و شرکت «هنر اول» نیز آن را در بازار موسیقی کشور پخش کرده است.

    منبع: عصر خبر


    در ادامه ی مطلب چندنمونه از آهنگ های زیبای بنیامین را معرفی می‌کنم.

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۲۷ تیر ۹۴

    محکوم به شکست...

    یک روز چنگیز و درباریانش برای شکار به جنگل رفتند.

    هوا خیلی گرم بود و تشنگی داشت چنگیز و یارانش را از پا در می آورد.


    بعد از ساعت‌ها جستجو جویبار کوچکی دیدند.


    چنگیز شاهین شکاریش را به زمین گذاشت،

    و جام طلایی را در جویبار زد و خواست آب بنوشد،

    اما شاهین به جام زد و آب بر روی زمین ریخت.


    برای بار دوم هم همین اتفاق افتاد،

    چنگیز خیلی عصبانی شد و فکر کرد،

    اگر جلوی شاهین را نگیرم،

    درباریان خواهند گفت:

    چنگیز جهانگشا نمی‌تواند از پس یک شاهین برآید؛


    پس این بار با شمشیر به شاهین ضربه ای زد.

    پس از مرگ شاهین چنگیز مسیر آب را دنبال کرد و دید که ماری بسیار سمی در آب مرده و آب مسموم است.


    او از کشتن شاهین بسیار متاثر گشت.


    مجسمه ای طلایی از شاهین ساخت،


    بر یکی از بال‌هایش نوشتند:

    یک دوست همیشه دوست شماست؛

    حتی اگر کارهایش شما را برنجاند.


    روی بال دیگرش نوشتند:

    هر عملی که از روی خشم باشد محکوم به شکست است...


    ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ...

    ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺑﺮﻧﺠﯿﻢ،

    ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﻢ،

    کم‌تر ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﯿﻢ،

    ﻭ بیش‌تر ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻫﯿﻢ...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۲۷ تیر ۹۴

    سرانجام انتقام

    شبی ﻣﺎﺭ بزرگی ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻛﺎﻥ نجاری می‌شود ﺑﺮﺍى ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ.

    همین‌طور ﻛﻪ ﻣﺎﺭ گشتی ﻣﻴﺰﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭﻩ ﮔﻴﺮ می‌کند ﻭ کمی ﺯﺧﻢ می‌شود.

    ﻣﺎﺭ خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ می‌شود ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺭﻩ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ می‌گیرد ﻛﻪ ﺳﺒﺐ خونریزی ﺩﻭﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ می‌شود.

    ﺍﻭ نمی‌فهمد ﻛﻪ ﭼﻪ اتفاقی ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ این‌که ﺍﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ می‌کند ﻭ ﻣﺮﮔﺶ حتمی ﺳﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ می‌گیرد برای ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ؛ ﺩﻭﺭ ﺍﺭﻩ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﭘﻴﭽﺎﻧﺪ ﻭ هی ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺍﺩ.

    ﻧﺠﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺁﻣﺪ روی ﻣﻴﺰ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﺭﻩ ﻻﺷﻪ‌ی ماری ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺧﻢ ﺁﻟﻮﺩ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃﺮ بی‌فکری ﻭ ﺧﺸﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

    اﺣﻴﺎﻧﺎ ﺩﺭﻟﺤﻈﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ‌خواهیم ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﻴﻢ. ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ می‌شویم ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﺠﺎﻧﺪﻩ‌ﺍﻳﻢ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻳﺮ ﺷﺪﻩ ... ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎ؛ ﺍﺯﺁﺩﻣﻬﺎ؛ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ؛ ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ؛ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺩﻫﻴﻢ ﺑه ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺠﺎ . ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﻛسی ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﻳﺶ بایستی ﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍض کنی...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۲۶ تیر ۹۴

    بعد از مرگ...

    مےگویند بعد از مـرگ

    تنها قسمت چپ مغز است که تا هشت دقیقه زنده مےماند 

     و تمام گذشته ے خود را بصورت یک خواب مرور مےکند...

    در آن لـحظه

    †براے آخـرین بار†

               به یادم خـواهے آمد...

    شــــــــــک نکــــــــــن


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۲۶ تیر ۹۴

    حقیقت های تلخ از حسین پناهی

    یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم!

    جیب هایم مطمئن ترند.!!

    دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره.ولی 'محبت'، "خیانت" میاره!

    کاش همه میدانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد!!

    کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد!!!!

    وفاداری آدم ها رو "زمان" اثبات می کنه نه "زبان"!!!

    زندگى به من آموخت: که"هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست"!!!!

    این جمله رو هرگز فراموش نکن: برای دوستت دارم بعضی ها؛ "مرسی" هم زیاد است!!


    حسین پناهی


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۲۶ تیر ۹۴

    تقدیر

    کاش می‌شد هیچ‌کس تنها نبود

    کاش می‌شد دیدنت رویا نبود

    گفته بودی با تو می‌مانم ولی

    رفتی و گفتی که این‌جا جا نبود

    سالیان سال تنها مانده‌ام

    شاید این رفتن سزای من نبود

    من دعا کردم برای بازگشت

    دست‌های تو ولی بالا نبود

    باز هم گفتی که فردا میرسی

    کاش روز دیدنت فردا نبود . . .


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۲۵ تیر ۹۴

    منم خیلی تنهام...

    یه روز به من گفت: میخوام باهات دوست بشم!

     آخه میدونی من این‌جا خیلی تنهام...

     بهش لبخند زدم و گفتم:

    آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام...

    یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم،

    آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام...

    بهش لبخند زدم  و گفتم:

    آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

    به روز دیگه بهم گفت: میخوام برم یه جای دور

    جایی که هیچ مزاحمی نباشه وقتی همه چیز حل شد تو هم بیا اونجا

    آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام...

    بهش لبخند زدم و گفتم:

    آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام...

    یه روز تو نامه برام نوشت:

    من این‌جا یه دوست پیدا کردم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام 

    ...

     براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:

     آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام...

     یه روز تو نامه برام نوشت :

    من قرار با این دوستم تا ابد زندگی کنم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام...

    براش یه لبخند کشیدم زیرش نوشتم:

    آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام...

    حالا دیگه اون تنها نیست و از این بابت خوشحالم و چیزی که بیش‌تر از اون خوشحالم میکنه اینه که هنوز نمیدونه که من خیلی تنهام...


    آخه میدونی؟ منم خیلی تنهام...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۳ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۲۵ تیر ۹۴

    سکوت مطلق

    به جایی رسیدم

    کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

    با هیچ کســــــــــــــــــ

    هــــــــــــــیچ حرفی

    ندارمـــــــــــــــــــــــــــــــــ


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۲۵ تیر ۹۴
    در این وبلاگ جملات و داستان‌های کوتاه، اشعار تاثیرگذار عاشقانه و فلسفی قرار می‌گیرد :-)
    اگه دنبال آموزش و اخبار کامپیوتر و تکنولوژی و ... هستین به سایت Samiantec.ir سر بزنید.
    آرشیو مطالب
    پیوندهای روزانه