من میمیرم...
اما مرگ من، مرگ زندگی من نیست...
مرگ من انتقامی است که زندگی من از جعل کننده ی نام خودش میگیرد...
من میمیرم تا زندگی زیر دست و پای مرگ نمیرد...
مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی خواهد بمیرد!
من میمیرم...
اما مرگ من، مرگ زندگی من نیست...
مرگ من انتقامی است که زندگی من از جعل کننده ی نام خودش میگیرد...
من میمیرم تا زندگی زیر دست و پای مرگ نمیرد...
مرگ من عصیان یک زندگی است که نمی خواهد بمیرد!
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻌﺜﯽ ﺧﺮﻣﺸﻬﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺟﺴﺪ ﺑﯽ ﺟﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﯿﺮﮎ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﮐﺎﺭﻭﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ!
ﺗﮑﺎﻭﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﺑﺎ ﺗﻘﺪﯾﻢ ۳ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺁﻥ ﺟﺴﺪ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ!...
ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ "ﺟﺴﺪ" ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ !...
پیامبر بزرگ ﺍسلام: ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﻋﻠﻢ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﺳﯿﺪ.
ﻧﺎﭘﻠﺌﻮﻥ ﺑﻨﺎﭘﺎﺭﺕ: ﺍﮔﺮ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻟﺸﮕﺮﯾﺎﻧﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ میکردم...
ﺁﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ: ﺍﮔﺮ ﻣﻬﻨﺪﺳﺎﻥ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺳﺎﺯ ﻣﻦ، ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪﻡ ﻧﺎﺯﯼ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﻤﺐ ﺍﺗﻤﯽ می شد.
چنگیزخان ﻣﻐﻮﻝ: ﺍﮔﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﺷﺎﻥ ﺩﻓﺎع ﮐﻨﻨﺪ، ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﮐﺎﻭﺵ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯ .
ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ: ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺸﻮﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪه ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﻫﻞ امپراتوری پارس ﺍﺳﺖ.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ایرانیها
(پیشنهاد می کنم آهنگ یاس و آمین با نام هویت من را حتما گوش کنید.)
برای خیلیها این سوال پیش میآید که چرا نمیتوانند در برنامه نویسی موفق شوند؟
در جواب خیلی ها میشنویم که میگویند برنامه نویسی به ریاضیات قوی نیاز دارد.
بعضی میگویند انگلیسی من ضعیف است یا به هر نحوی برنامه نویسی را به یک موضوع وابسته میکنند...
برنامه نویسی به طور مستقیم هیچ ربطی به هیچ یک از موضوعات مطرح شده ندارد. تاکید می کنم به هیچ کدام.
در سامینتک در مورد این موضوع که سر زبان بسیاری از برنامه نویسان مبتدی و دانشجویان است صحبت خواهم کرد. در سامینتک اثبات خواهم کرد که
برنامه نویسی به هیچ یک از موضوعات مطرحشده وابسته نیست.
لینک موفقیت برنامه نویس در برنامه نویسی
لینک موفقیت برنامه نویس در برنامه نویسی ۲
لینک موفقیت برنامه نویس در برنامه نویسی ۳
لطفا نظرات خود را در مورد این مطلب با ما در میان بگذارید.
امروز ظهر شیطان را دیدم!
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت…
گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکردهای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذراندهاند…
شیطان گفت: خود را بازنشسته کردهام. پیش از موعد!
گفتم:… به راه عدل و انصاف بازگشتهای یا سنگ بندگی خدا به سینه میزنی؟
گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن،
نمی دانستم که نسل او
در زشتی و دروغ و خیانت،
تا کجا می تواند فرا رود،
و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم
و
می گفتم که: همانا تو خود پدر منی...
اﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: چه کسی را بیشتر ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: "ﻋﺸﻘﻢ" ﺭﺍ ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ: "ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟
ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !! ...
ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ .... ؟
ﮔﻔﺖ :ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ نمیشوم،
ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ نمیکنم...،
ﺧﯿﺎﻧﺖ نمیکنم...
ﺩﻭﺭ نمیزنم...
ﻭﻋﺪﻩ ﺳﺮ ﺧﺮﻣﻦ نمیدهم...
ﺩﺭﻭﻍ نمیگویم...
ﺧﯿﺎﻧﺖ نمیکنم...
ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ،
ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ نمیگذارم،
میپرستمش...
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ نمیکنم،
ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ...
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ...
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ نمیکنم...
ﻏﻤﺨﻮﺍﺭﺵ میشوم...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ... ، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ... ، ﺍﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ، ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ... ﺍﮔﺮ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ ﭼﻪ ... ؟
ﺍﺷﮏ ﺑﺮ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ "ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" نمی شدم...
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف…
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد…
از این صدا متنفر بودم اما…
چشم هایم را میمالم…
New Message...
تا لود شود آرزو می کنم...
کاش تو باشی…
سکوت می کنم، آرزوی بیجایی بود!
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن
تو ختم عالمی و منم اند خامم
فکر نکنی اهل جبران یا انتقامم
خودم باید دقت میکردم تو انتخابم...
علم روانشناسی میگه:
وقتی یک نفر خیلی میخنده؛ حتی برای چیزای احمقانه و پیش پا افتاده... 👈بدونید او از درون "عمیقا" غمگینه...
❤❤❤❤❤
وقتی یه نفر خیلی میخوابه ... 👈 بدانید "تنهاست"
❤❤❤❤❤
وقتی کسی کم حرف میزنه... (یا سریع حرفشو میزنه و دوباره سکوت میکنه) 👈بدانید "رازی" رو پنهان میکنه.
❤❤❤❤❤
وقتی کسی نمیتونه گریه کنه 👈بدانید "ضعیفه"
❤❤❤❤❤
وقتی کسی غیر عادی و یا تند غذا میخوره 👈بدانید "تنش و استرس" شدید داره
❤❤❤❤❤
وقتی کسی برای چیزای کوچک گریه میکنه... 👈بدانید "معصوم و دل پاکه"
❤❤❤❤❤
اما... وقتی کسی به خاطر چیزهای کوچک "عصبانی" میشه 👈بدانید او درگیر "دوست داشتن" از "ته قلب" است.
❤❤❤❤❤
ﻣﻦ ﺗﮑﺮﺍﺭ نمیشوم
ﻭﻟﯽ
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺭﺳﺪ…
ﯾﮏ ﻣﻼﻓﻪﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ…
ﺑﻪ ﺷﯿﻄﻨﺖﻫﺎﯾﻢ
ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯾﮕﻮﺷﯽﻫﺎﯾﻢ
ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪﻡ…
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻋﮑﺴﻢ ﺑﻐﺾ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ: ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت...
درحالی که گویی ایستاده بودم!
چه غصه هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد...
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود!
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نه نمیشود
"به همین سادگی"
کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم
فقط او را میخواهم،
خدا را...
نخستین سه امپراتوری کره، پس از سقوط چوسان قدیم شکل گرفت. این سه امپراتوری، بویو، اوکجه و دونگایی نام داشتند. البته هم زمان با این سه امپراتوری حکومت هایی مانند دانگی، لی لانگ، بایون هان، ماهان، جین هان و قبایل متعددی در کره وجود داشتند. در میان این سه امپراتوری، قدرتمندترین امپراتوری، امپراتوری بویو بود. این سه امپراتوری کم کم ضعیف و ضعیفتر شدند تا آن که سه جزو امپراتوریهای دیگر کره شدند. سرانجام هر سه امپراتوری جزو قلمرو گوگوریو شدند.
گوجوسان یا گوجوسیون یا گوچوسیون که در سریال افسانه جومونگ از آن با عنوان چوسان قدیم یاد میشد، پادشاهی مقتدر کرهای که علاوه بر شبه جزیره ی کره، شمال غرب و شمال شرق شبه جزیره چین را تحت سلطه داشت و از سال ۲۳۳۳ قبل از میلاد تا سال ۱۰۸ (پیش از میلاد) بر این مناطق حکمرانی میکرد.
از نام امپراتوران چوسان، چیز زیادی در دست نیست.
موسس این شاهنشاهی قدرتمند دانگون اول نام داشت که پایتختش وانگئون سئونگ بود. آخرین امپراتور چوسان، اوگو نام داشت.
از وقایع مهم در اواخر دوران گوچوسان، میتوان به پیدایش حکومتی به نام جین اشاره کرد. اوگو به دست آدمکشی از یکی از قبایل چوسان کشته شد. حکومت گوجوسان در سال ۱۰۸ قبل از میلاد توسط نیروهای امپراتوری هان مورد حمله قرار گرفت و یک سال در برابر آنها مقاومت کرد و سرانجام سقوط کرد.
این امپراتوری با کمک ارتش نیرومندش ۲۰۰۰ سال بر شبه جزیره کره، شمال شرق چین و محدوده لیودونگ حکومت کرد.
در این وبلاگ میخواهم تا حدودی اطلاعاتی در مورد امپراتوری بزرگ کره (از امپراتوری های چوسان قدیم گرفته تا امپراتور جومونگ بزرگ (موسس امپراتوری گوگوریو) و ژنرال گی بک (مشهورترین ژنرال و فرمانده ی جنگ امپراتوری باکجه که شهرتش به امپراتوری روم هم رسیده بود) قرار بدهم. پرنده ی سه پا نماد قدرت امپراتوری قدرتمند گوگوریو است، اما از آن جایی که گوگوریو قدرتمندترین امپراتوری کره در زمان خود بوده است، از تاریخ کره با نام تاریخ پرنده ی سه پا نام می بریم.