فصل آخر

این فصل آخر است ببخش عاشقانه نیست

امشب در این خرابه هوای ترانه نیست


مردم دوباره پشت سرم حرف می‌زنند

اما عجیب! لحن تو هم صادقانه نیست


قلبی که جنس شیشه شد آخر شکستنی ست

 عشقی که گشت یک‌طرفه جاودانه نیست


گفتم بمان به زخم غرورم نمک نپاش

 گفتی سزای عشق مگر تازیانه نیست


با این همه اگر چه مرا برده ای ز یاد

هر چند در وجود تو از من نشانه نیست


باور نمی‌کنم که تو طردم کنی ولی

رفتم برای ماندنم آخر بهانه‌ای نیست


Sina Moradi

  • نظرات [ ۴ ]
    • سینا مرادی
    • سه شنبه ۳ شهریور ۹۴

    پدربزرگ مُرد...

    ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﻣُﺮﺩ...

    ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪ...

    و

    ﻣﺎﺩربزرگ،

    ﺳﺎﻋﺖ ﺯﻧﺠﯿﺮﺩﺍﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺟﻠﯿﻘﻪﺍﺵ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻣﯽﺷﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪ.


    ﺑﻌﺪﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ،

    ﺳﺎﻋﺖ ﺳﺎﺯ ﻋﮑﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ

    ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪﯼ ﭘﺸﺘﯽ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!…

    دختری که شبیه جوانی مادربزرگ نبود!!!

    پدربزرگ چقدر کم سیگار می‌کشید...


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۵ ]
    • سینا مرادی
    • دوشنبه ۲ شهریور ۹۴

    تا آخر عمر...

    خیانت
    تا آخر عمر
    درگیرم خواهی بود...

    انکار نکن،
    مقایسه
    تو را از پای در می‌آورد...

    Sina Moradi
  • نظرات [ ۳ ]
    • سینا مرادی
    • يكشنبه ۱ شهریور ۹۴

    تو آدم نشوی!

    پدری با پسری گفت به قهر:

    که تو آدم نشوی جان پدر!


    حیف از آن عمر که ای بی سر و پا

    در پی تربیتت کردم سر


    دل فرزند از این حرف شکست

    بی‌خبر از پدرش کرد سفر


    رنج بسیار کشید و پس از آن

    زندگى گشت به کامش چو شکر


    عاقبت شوکت والایی یافت

    حاکم شهر شد و صاحب زر


    چند روزی بگذشت و پس از آن

    امر فرمود به احضار پدر


    پدرش آمد از راه دراز

    نزد حاکم شد و بشناخت پسر


    پسر از غایت خودخواهی و کبر

    نظر افکند به سراپای پدر


    گفت: گفتی که تو آدم نشوی!

    تو کنون حشمت و جاهم بنگر!


    پیر خندید و سرش داد تکان

    گفت این نکته برون شد از در


    من نگفتم که تو حاکم نشوی

    گفتم آدم نشوی جان پدر


    «جامی»


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۳ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۳۱ مرداد ۹۴

    هعی

    ﺗﻨﻬﺎﻡ

    ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺭﻡ ﺷﻠـــــــﻮﻏﻪ✔


    ﻣﻬﺮﺑــــــــﻮﻧﻢ

    ﺍﻣﺎ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻧﺎیی ﮐﻪ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﻥ✔


    ﺭﻓﯿﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ

    ﭼﻮﻥ از کسی ﺭفاقت ﻧﺪﯾـــــﺪﻡ✔


    ﺳﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻡ

    ﭼﻮﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﯾﺮ ﭘــــﺎﻡ ﻣﺤﮑﻢ ﺗﺮﻩ✔


    و در آخر بگم...


    ﮐﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ

    ﭼﻮﻥ یه ﺧــــﻮﺍﺏ ﺍﺑﺪﯼ ﺗﻮ ﺭﺍﻫﻪ✔


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۲۹ مرداد ۹۴

    هرکس بد من به خلق گوید!

    هرکس بد من به خلق گوید!

    خب گفته که گفته، نوش جانم

    شاید که بدی بدیده در من

    من خوب و بد خودم ندانم 


    هر کس بد من به خلق گوید

    گر حق بُوَد آن جدل ندارد

    ور حق نبود چه باک باشد؟!

    زیرا به گناه خود فزاید 


    هرکس بد من به خلق گوید 

    حرف و سخنش بود برم باد

    بگذار که با همین سخن‌ها

    دلخوش بود و همیشه دلشاد


    هرکس بد من به خلق گوید

    هرگز نکنم ملامت او

    خواهم ز خدای مهربانم 

    خوشبختی او، سلامت او


    هر کس بد من به خلق گوید

    باشد، که بدی شود ز من دور

    بد تر ز بد آن بود عزیزان 

    در دیدن عیب خود شوم کور


    هر کس بد من به خلق گوید

    ما سینه ی او نمی‌خراشیم 

    من خوبی او به خلق گویم 

    تا هر دو دروغ گفته باشیم ...!!!


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • پنجشنبه ۲۹ مرداد ۹۴

    متن تصویر ۴ - به درک...

    تنهام

    تنهام؟

    خب به درک


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • چهارشنبه ۲۸ مرداد ۹۴

    خداحافظت عشقم...

    پسر: میشه بمونی؟؟؟

    دختر: نه ما که قبلا حرفامونو زدیم... بازشروع نکنااااا...

    پسر: باشه خب آخه من دوست دارم...

    دختر: خب منم دوست دارم

    پسر: خب پس اینکارا چیه؟ هااا؟

    دختر: گفتم که نمیشه


    پسر: آخه... باشه پس... مواظب خودت باش!

    دختر: باشه خب کاری نداری؟

    پسر: ...

    دختر: الو

    پسر: جانم بگو!

    دختر: گفتم حرفی نداری؟

    پسر: نه... تو خواسته ای نداری؟؟؟

    دختر: فقط یه چیز؛ اگه یه روز خواستی منو ببینی واسم گل رز آبی میاری؟؟؟

    پسر: چرا که نه...

    پسر: خداحافظت عشقم...

    دختر: نه یه دقه صب کن...

    پسر قطع کرد و نشنید...!

    دختر اشک از چشماش سرازیر شد.


    بعد از یه ماه دختر بخاطر سرطانش مرد!!!

    نامه ای که نوشته بود:

    سلام... ازم دلخوری؟ خب... نخواستم با دیدن غم هام درد بکشی!

    ناراحت نباش از دستم...

    لامصب زود قطع کردی نشد بت بگم خیلی دوست دارم...

    راستی گل رزهایی رو که قولشو دادی... هنوز سر قولت هستی دیگه؟؟؟

    پاشو بیا سر خاکم دیوونه تنهام...


    غافل از این که پسر همون روز خداحافظیشون خودکشی کرده...!!!


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۲ ]
    • سینا مرادی
    • چهارشنبه ۲۸ مرداد ۹۴

    طنز - حرص

    یارو تو جاده تصادف کرد همش میزد تو سرش که ماشینم داغون شد!

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    أفسره بهش گفت بدبخت حرص ماشینتو نخور، دستت از مچ قطع شده!!

    نگاه کرد و گفت:

    یاحضرت عباس ساعتم کو؟؟


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • يكشنبه ۲۵ مرداد ۹۴

    حال دردناک دلقک

    حال”دلقک” چقدر ”دردناک” بود ...


    وقتی که برای تهیه ی پول ”دفن” “مادرش” ...


    باید شادترین برنامه را ...


    اجرا می‌کرد ... !


    Sina Moradi

  • نظرات [ ۱ ]
    • سینا مرادی
    • جمعه ۲۳ مرداد ۹۴
    در این وبلاگ جملات و داستان‌های کوتاه، اشعار تاثیرگذار عاشقانه و فلسفی قرار می‌گیرد :-)
    اگه دنبال آموزش و اخبار کامپیوتر و تکنولوژی و ... هستین به سایت Samiantec.ir سر بزنید.
    آرشیو مطالب
    پیوندهای روزانه