در شهری که تاکسی هایش با یک زن تکمیل می شوند ولی با چهار مرد باز منتظر مسافر می ماند، امیدی به پیشرفت نخواهد بود...!!!
«حسین پناهی»
در شهری که تاکسی هایش با یک زن تکمیل می شوند ولی با چهار مرد باز منتظر مسافر می ماند، امیدی به پیشرفت نخواهد بود...!!!
«حسین پناهی»
وقتی تو را از این دل تنگم خدا گرفت
با من تمام عالم و آدم عزا گرفت
شب های بی تو ماندن و تکرار این سؤال:
این دلخوشی ِساده ی ما را چرا گرفت؟
درچشم های تیره ی تو درد خانه کرد
در چشم های روشن من غصّه پا گرفت
هی گریه پشت گریه و هی صبر پشت صبر
هر کس شنید قلبش از این ماجرا گرفت
بعد از تو کار هر شب من جز دعا نبود
هی التماس و گریه و هی نذر .... تا گرفت
حالا که آمدی چه قَدَر تلخ و خسته ای
اصلا! خدا دوباره تو را داد؟ یا ... گرفت؟
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید: چرا مرا دوست داری؟ چرا عاشقم هستی؟
پسر گفت: نمی توانم دلیل خاصی را بگویم، اما از اعماق قلبم دوستت دارم.
دختر گفت: وقتی نمی تونی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی؟؟!!
پسر گفت: واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم.
دختر گفت: اثبات؟؟!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم... شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد اما تو نمی توانی این کار را بکنی!!!!
پسر گفت: خب… من تو رو دوست دارم چون زیبا هستی… چون صدای تو گیراست… چون جذاب و دوست داشتنی هستی… چون باملاحظه و بافکر هستی... چون به من توجه و محبت می کنی... تو را به خاطر لبخندت دوست دارم... به خاطر تمامی حرکاتت دوست دارم...
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد. چند روز بعد دختر تصادف کرد و به کما رفت پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت، نامه بدین شرح بود: عزیز دلم!!! تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم... اکنون دیگر حرف نمی زنی پس نمیتوانم دوستت داشته باشم. دوستت دارم چون به من توجه و محبت میکنی... چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی نمی توانم دوستت داشته باشم. تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم... آیا اکنون می توانی بخندی؟ می توانی هیچ حرکتی بکنی؟ پس دوستت ندارم...
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد در زمان هایی مثل الان هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم. آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دارد؟
نه... و من
هنوز
دوستت دارم…
عاشقت هستم...
به دوست داشتَنت مشغولم…
همانند سربازی که سالهاست در مقرّی متروکه،
بیخبر از اتمام جنگ،
نگهبانی میدهد…!
این روزها دلم می خواهد خرمایی بخورم و فاتحه ای بخوانم برای روحم
شادی اش ارزانی کسانی که رفتنش را لحظه شماری می کردند...
شب بود پسری تصادف کرد...
خون زیادی ازش رفته بود،
لحظه های آخرش گوشیشو برداشت،
نوشت: میای بریم؟؟؟
یکی ارسال کرد به رفیقش، یکی واسه عشقش...
عشقش جواب داد: این موقع شب؟ الان دیره نفسم... بگیر بخواب... دوست دارم، بوس بوس... بای...
رفیقش جواب داد: معلومه میام
تنهایی یعنی این که:
وقتی موبایلت زنگ می خوره مطمئنی که باز یکی به مشکل خورده باز یاد تو افتاده (-_-)
■ﺑﻪ ﮐﺴﯽ بیش تر ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﺪﻩ...
ﮐﺠﺎﯾﯽ؟
ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻡ
ﮐﺎﻓﯿﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ!
■ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ بیش تر ﺍﺯ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﻼﯾﻨﻪ ﭼﺖ ﻧﮑﻦ
ﺍﮔﻪ می خواست ﺑﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ
✖ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ نمی شد ✖
■ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﯾﻬﻮﯾﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺮﻭ
ﺍﮔﺮ می خواستنت ﭘﯿﺸﺖ می موندن،
■ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻩ ﭼﻮﻥ ﺍﮔﻪ می خواست ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺕ ﺻﺤﺒﺖ می کرد
■ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﺪﻩ
ﺗﻮ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﯿﺴﺘﯽ.
■ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﺳﻮﻧﯽ ﺁﺷﺘﯽﻧﮑﻦ... ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﻣﻘﺼﺮﻩ
آیا می دانید فایده گفتن (بسم الله الرحمن الرحیم) در آغاز هر کاری چیست؟
اگر شما عادت کنید که در ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم بگویید، فردا در روز قیامت وقتی نامه اعمالتان به دستتان داده می شود قبل از آنکه آن را بخوانید بسم الله الرحمن الرحیم می گویید و ناگهان میبینید که همه گناهانتان از نامه اعمالتان پاک شده است
می پرسید چه شد؟
در این زمان ازطرف خداوند ندایی می آید که ای بنده، تو ما را با نام رحمان و رحیم فراخوانده ای
پس ما هم با تو مقابله به مثل کرده ایم و گناهانت را بخشیده ایم…
ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ، ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ میشود
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ دمی، ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ میشود
ﺳﻴﻞ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮ ﺑﺒﺎﺭﺩ ﺍﺯ ﻧﺴﻴﻢ صورتی
ﻏﻢ مخور با خندهای ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ میشود
ﻣﺨﺘﺼﺮ ﮔﻮﻳﻢ، ﺍﮔﺮ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ ﮐﺎﺷﺎﻧﻪﺍی
ﺟﺎی ﻫﺮ ﻭﻳﺮﺍﻧﻪﺍی، کاخی ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ میشود
ﺍی خدا
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﻗﻠﺐ کسی،
ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ، باطنش ﺍﺯ ﺭﻳﺸﻪ ویران میشود...!