۲ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

وعده دروغین

ﻫﺮ ﻭﻋﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ

ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺑﺴﭙﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪﻩ‌ﻫﺎ ﺭﺳﻢ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ؟

ﺭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﭙﺎﻭﻝ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ
این‌ها ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ بی‌حالی ﻣﺎ ﺑﻮﺩ!

ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻧﺪﻧﺪ
ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯽ‌ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍ ﺑﻮﺩ.

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭼﻨﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﭼﻨﺎﻧﯿﻢ ﺩﺭﯾﻐﺎ ...
این‌ها ﻫﻤﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ!

ای کاش ﺩﺭ ﺩﯾﺰﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ‌ﻣﺎﻧﺪ
ﯾﺎ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺑﻪ ﮐﻤﯽ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺑود

« ایرج میرزا »

@ancient

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • دوشنبه ۱۵ خرداد ۰۲

    میلیون‌ها سال قبل

    I only wanted to have fun
    فقط می‌خواستم خوش بگذرونم
    Learning to fly learning to run
    یاد بگیرم پرواز کنم، یاد بگیرم آزاد و رها باشم
    I let my heart decide the way
    به قلبم اجازه دادم تا راهو انتخاب کنه
    When I was young
    وقتى جوان بودم
    Deep down I must have always known
    ته دلم باید اینو می‌فهمیدم
    That this would be inevitable
    که این اجتناب‌ناپذیره
    To earn my stripes I’d have to pay
    براى اینکه شایستگى هامو نشان بدم، باید بهاش رو بپردازم
    And bare my soul
    و روحم را عریان کنم ( حرف دلم رو بزنم )

    I know I’m not the only one
    می‌دونم که فقط من نیستم
    Who regrets the things they’ve done
    که از کارهایى که کرده پشیمونه
    Sometimes I just feel it’s only me
    بعضى وقت‌ها احساس می‌کنم که فقط من اینطوریم که
    Who can’t stand the reflection that they see
    نمی‌تونه حتی انعکاسی که از خودش میبینه رو تحمل کنه
    I wish I could live a little more
    آرزو می‌کردم می‌تونستم یکم بیش‌تر عمر کنم
    Look up to the sky not just the floor
    و نگاهم به آسمون باشه، نه فقط زمین
    I feel like my life is flashing by
    احساس می‌کنم زندگیم از جلو چشمام رد میشه
    And all I can do is watch and cry
    و تنها کارى که می‌تونم بکنم اینه که نگاه کنم و گریه کنم
    I miss the air I miss my friends
    دلم تنگ شده براى هوا و براى دوستام
    I miss my mother I miss it when
    دلم براى مادرم تنگ شده، دلم براى وقت‌هایى تنگ شده
    Life was a party to be thrown
    که زندگى مثل یه مهمانى براى برگزار شدن بود
    But that was a million years ago
    اما همه‌ى این‌ها مال میلیون‌ها سال قبله

    When I walk around all of the streets
    زمانی که تو خیابان‌ها پرسه می‌زنم
    Were I grew up and found my feet
    خیابان‌هایى که توشون بزرگ شدم و رو پاهام ایستادم
    They can’t look me in the eye
    اون‌ها نمی‌تونن توى چشمام نگاه کنن
    It’s like they’re scared of me
    انگار از من می‌ترسن
    I try to think of things to say
    سعى می‌کنم راجع به چیزهایى که می‌خوام بگم فکر کنم
    Like a joke or a memory
    مثل یه جک یا یه خاطره
    But they don’t recognise me now
    In the light of day
    ولی اون‌ها حتی دیگه تو روز روشن هم منو نمی‌شناسن

    I know I’m not the only one
    می‌دونم که فقط من نیستم
    Who regrets the things they’ve done
    که از کارهایى که کرده پشیمونه
    Sometimes I just feel it’s only me
    بعضى وقت‌ها احساس می‌کنم که فقط من اینطوریم که
    Who never became who they thought they’d be
    اون چیزی که می‌خواسته نشده
    I wish I could live a little more
    آرزو می‌کردم می‌تونستم یکم بیش‌تر عمر کنم
    Look up to the sky not just the floor
    و نگاهم به آسمون باشه، نه فقط زمین
    I feel like my life is flashing by
    احساس می‌کنم زندگیم از جلو چشمام رد میشه
    And all I can do is watch and cry
    و تنها کارى که می‌تونم بکنم اینه که نگاه کنم و گریه کنم
    I miss the air I miss my friends
    دلم تنگ شده براى هوا و براى دوستام
    I miss my mother I miss it when
    دلم براى مادرم تنگ شده، دلم براى وقت‌هایى تنگ شده
    Life was a party to be thrown
    که زندگى مثل یه مهمانى براى برگزار شدن بود
    But that was a million years ago
    اما همه‌ى این‌ها مال میلیون‌ها سال قبله
    A million years ago
    میلیون‌ها سال قبل

     

    Adele - Milion Years Ago

    ادل - میلیون‌ها سال قبل

  • نظرات [ ۰ ]
    • سینا مرادی
    • شنبه ۶ خرداد ۰۲
    در این وبلاگ جملات و داستان‌های کوتاه، اشعار تاثیرگذار عاشقانه و فلسفی قرار می‌گیرد :-)
    اگه دنبال آموزش و اخبار کامپیوتر و تکنولوژی و ... هستین به سایت Samiantec.ir سر بزنید.
    آرشیو مطالب
    پیوندهای روزانه