جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید: استخدام دارید؟ 

یارو گفت مدرک چی داری؟ 

گفت لیسانس!

یارو گفت یه کاری برات دارم،حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.

یارو گفت: ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد!

چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود، پسره توی قفس پشتک وارو میزد از میله ها بالا پائین میرفت یهو جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!

داد زد کمکککککککک شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت: آبرو ریزی نکن منم ممد هم دانشگاهیت، ارشد می‌خوندم!!!


Sina Moradi